دانستنی های حقوقی؛ آشنایی با انواع اجرای موقت آرای قضایی
به گزارش «تابناک» به موجب ماده یک قانون اجرای احکام مدنی مصوب آبانماه 1356 «هیچ حکمیاز احکام دادگاههای دادگستری به موقع اجراء گذارده نمیشود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین میکند، صادر شده باشد.»
برای اجرای حکم شرایطی لازم است. این ماده به طور صریح یکی از این شرایط و به طور تلویحی شرط دیگری از این شرایط را بیان میکند. آنچه که به طور صریح اعلام میکند آن است که حکم صادره باید قطعی شده یا «قرار اجرای موقت» آن صادر شده باشد و آنچه را به طور تلویحی اعلام میکند آن است که حکم جنبه اجرایی داشته باشد. حکم اجرایی حکمیاست که مدلول آن بیانگر الزام محکوم علیه به انجام عملی باشد.
اجرا موقت عبارت است از یک امتیازی که بموجب آن ممکن است یک حکم غیر قطعی را بدون درنگ به موقع اجرا گذاشت، هرچند که از آن حکم به یکی از طرقِ مانعِ اجرای احکام، شکایت شده باشد. پس «اجرا موقت» یعنی اجرا کردن حکمیکه قابل تجدیدنظر یا فرجام خواهی باشد.
1. تاریخچه اجرای موقت حکم در حقوق ایران
علاوه بر قانون محاکمات تجارت، در قانون اصول محاکمات حقوقی 1329 و همچنین در قانون آزمایش موقوف اجرای موقت به درخواست یکی از طرفین و قرار دادگاه در پنج بند دیگر تجویز شده بود.
پس از آنکه محاکم تجارت به موجب ماده 23 قانون تسریع محاکمات منسوخ شد، به موجب ماده 191 قانون آیین دادرسی مدنی (مصوب 1318) در شش موارد درخواست اجرای موقت حکم از سوی طرفین تجویز شد.
به موجب این قانون، احکام مستند به سند رسمی، اسناد عادی تصدیق شده، انقضای اجاره مستأجر، رفع تصرف عدوانی، دعاوی بازرگانی و در مواردی که تأخیر در اجرای حکم باعث زیان شود، دادگاه میتوانست قرار اجرای موقت حکم را صادر کند.
با اصلاح قانون آئین دادرسی مدنی در سال 1379 و نسخ قانون قدیم، مقررات اجرای موقت حکم نیز از قوانین حذف شد و دیگر چیزی به نام «اجرای موقت» وجود ندارد.
در ماده یک قانون اجرای احکام مدنی اجازه اجرای هیچ حکمیجز در موارد قطعیت داده نشده است. اما بنا به مقرره خاص، بعضی از احکام، با این که قطعی نگردیدهاند ولی قابل اجرا هستند. در این مورد باید گفت اصل کلی آن است که هیچ حکمیبدون قطعیت اجرا نشود مگر آن که قانونگذار استثناً در مورد خاص اجرای حکم غیر قطعی را تجویز کرده باشد.
2. اجرای موقت احکام
در قانون جدید آئین دادرسی مدنی سه نوع دعوای تصرف پیش بینی شده است: دعوای تصرف عدوانی، دعوای مزاحمت و دعوای ممانعت از حق.
یکی از آثار مشترکی که بر هر سه این دعاوی بار میشود، نحوه اجرای حکم است.
حکم دادگاه، در صورتی که مبنی بر محکومیت خوانده به رفع تصرف عدوانی، رفع مزاحمت یا رفع ممانعت از حق باشد، بلافاصله، البته پس از ابلاغ، توسط اجرای دادگاه یا ضابطین دادگستری قابل اجرا بوده و درخواست تجدیدنظر مانع اجرای آن نمیباشد.(ماده 175 ق.آ.د.م)
اجرای حکم به رفع تصرف(تصرف، مزاحمت یا ممانعت) نیازی به صدور اجرائیه ندارد و حق تجدیدنظر و حتی تجدیدنظرخواهی از حکم نیز مانع اجرا نمیشود.
ب. اجرای حکم ورشکستگی
همچنین به موجب ماده 13 قانون اداره تصفیه امور ورشکستگی مصوب 1318، «همین که حکم ورشکستگی قابل اجرا شد و رونوشت آن به اداره تصفیه رسید، اداره صورتی از اموال ورشکسته برداشته و اقدامات لازم از قبیل مهر و موم برای حفظ آنها به عمل میآورد»
در صورتی که ماده 13 قانون اخیر را بتوان به ماده 413 قانون تجرات عطف کرده و نتیجه گرفت. میتوان گفت، از این دو ماده برداشت شده است که حکم ورشکستگی قبل از قطعیت قابل اجرا است.
ج. اجرای حکم دادگاه در امور حسبی
«شکایت پژوهشی موجب تعویق اجراء تصمیم مورد شکایت نمیشود مگر دادگاهی که رسیدگی پژوهشی میکند قرار تأخیر اجرای آن را بدهد.»
بعید نیست با توجه به ماده یک قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 که مقررات این قانون را به امور حسبی نیز حاکم دانسته، چنین استدلال کرد که به هرحال اجرای احکام دادگاه در امور حسبی مستلزم قطعیت نیست.
د. اجرای دستور تخلیه
در این مورد که دستور صادره از دادگاه (در حال حاضر شورای حل اختلاف) همچون حکم و قرار جنبه اجرایی داشته باشد، دستور صادره به محض صدور، قابلیت اجرا خواهد داشت.
ه. فروش مال مشاع غیرقابل افراز
با توجه به این ماده، از آنجا که دستور فروش املاک مشاع غیرقابل افراز به عنوان یک تصمیم قضایی و اجرایی تلقی میشود، فروش ملک بدون صدور اجرائیه و تنها با تصمیم دادگاه ممکن است.
3. اجرای قرارهای موقت
تأمین خواسته عبارت است از توقیف(بازداشت) اموال بدهکار اعم از منقول یا غیر منقول و طلب از اشخاص ثالث. اثر بازداشت دادگاه آنست که مال مادام که در بازداشت باقی است از هرگونه نقل و انتقال مصون میماند و ترتیب اثر بر انتقالاتی که نسبت به آن میشود داده نخواهد شد.
صدور قرار تأمین خواسته مستلزم ارائه درخواست به دادگاه و در صورت لزوم سپردن تأمین مناسب است. دادگاه پس از رسیدگی به دلایل درخواست کننده «... قرار تامین صادر یا آن را رد مینماید» (ماده 115 ق.آ.د.م)
در صورتی که دادگاه، درخواست صدور قرار تأمین را وارد بداند، به موجب قرار تأمین خواسته، حسب مورد دستور بازداشت خواسته یا معادل آن از اموال طرف مقابل را صادر میکند.
به موجب ماده 117 ق.آ.د.م «قرار تأمین باید فوری به خوانده ابلاغ و پس از آن اجرا شود». پس اجرای قرار تامین نیازی به صدور اجرائیه یا تعیین تکلیف نهایی خواسته خواهان در دادگاه را نداشته و فورا با دستور دادگاه اجرا میشود. اجرای قرار تأمین خواسته به صورت فوری از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی در مواردی نیز ابلاغ آن به خواهان هم نادیده گرفته شده و به موجب قسمت اخیر ماده 117ق.آ.د.م «در مواردی که ابلاغ فوری ممکن نباشد و تأخیر اجرا باعث تضییع یا تفریط خواسته گردد ابتدا قرار تأمین اجرا و سپس ابلاغ میشود.»
ب. قرار دستور موقت
قانونگذار صدور «دستور موقت» را در «در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد» پیشبینی نموده است.
موارد صدور و شرایط صدور دستور موقت در مواد 311 تا 318 ق.آ.د.م ذکر شده است. اما سه نکته در خصوص دستور موقت قابل ذکر است.
اولاً، به موجب قانون صدور قرار دستور موقت در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد، درخواست میشود.
دوماً، خواسته دستور موقت باید متفاوت از خواسته دعوا باشد. زیرا در غیر این صورت، در اجرای دستور موقت بهناچار خواسته دعوی باید در اختیار خواهان قرار گیرد. که این مسئله با حکم قانون در ماده 316 ق.آ.د.م که مقرر میدارد «دستور موقت ممکن است، دایر بر توقیف مال یا انجام عمل و یا منع از امری باشد.»، منافات دارد.
سوماً، اجرای دستور موقت مستلزم تأیید رئیس حوزه قضایی است. و این مسئله در حالی در تبصره 1 ماده 325 ق.آ.د.م مورد تأکید قرار گرفته که در خصوص نهادهای مشابه چنین تأکیدی وجود ندارد.
بهرحال، قرار اجرای موقت در صورت صدور، به صورت فوری اجرا میشود.