انفعال وزارت علوم در برابر اخراج ناعادلانه اساتید

 

شواهد و رخداد‌های عجیب و غریبی که در محیط‌های دانشگاهی کشور اتفاق می‌افتد، نشان می‌دهد که در ساختار کنونی وزارت علوم و دانشگاه‌های بزرگ آنچه که به عنوان یک کاستی بزرگ خونمایی می‌کند، چیزی جز تعهد به اجرای قانون و عدالت نیست؛ مسئله مهمی که اخیراً با اخراج چند استاد دانشگاه نمود روشن تری به خود گرفته است.

به گزارش «تابناک»، هر چند باور این مسئله مهم که در دانشگاه‌های بزرگ کشور شایستگی و صلاحیت‌های علمی جای خود را به سلایق شخصی و لجبازی‌های بچگانه داده دشوار است، اما برخی رخداد‌های قابل تأمل اخیر چاره‌ای جز پذیرش این موضوع را برای افکار عمومی باقی نمی‌گذارد.

یکی از مصادیق مهم برای اثبات عدول دانشگاه‌های کشور از استاندارد‌های جهانی علم، اخراج بی دلیل و یا همراه با مستندسازی‌های کینه توزانه برخی اساتید در دانشگاه‌های بزرگ کشور است.

اخراج یکی از اساتید معترض دانشگاه ایلام، اخراج یکی از اساتید دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی، اخراج یکی از اساتید دانشگاه علم و صنعت و نیز اخراج سه تن از اساتید دانشگاه شیراز که همه آن‌ها برای بازگشت به دانشگاه اعتراض‌های فراوانی ترتیب دادند، اما موفق نبودند را می‌توان در همین راستا توصیف کرد.

اگرچه در همه موارد مورد اشاره اساتید به شدت به دلایل مطرح شده برای اخراجشان اعتراض دارند و بار‌ها نهاد‌های بی طرف را برای بررسی عادلانه مسئله فراخواندند، اما پای صبحت هر کدام آن‌ها که می‌نشینیم از همدستی وزارت علوم با مسئولان دانشگاه برای اخراج خود گلایه دارند و معتقدند مسئولان وزارت علوم توان تغییر نظر مسئولان دانشگاهی را ندارند.

در این بین، اما اخراج سه تن از اساتید دانشگاه شیراز قابل تأمل‌تر است. این سه استاد که علی حقدل، حامد و علیرضا مسندی نام دارند در حالی با حکم اخراج از دانشگاه شیراز رو به رو شدند که بنا به گفته بسیاری از دانشجویان، رزومه علمی و نیز مستندات موجود از جمله اساتید با سواد دانشگاه محسوب می‌شدند.

فارغ از سواد علمی و کیفیت آموزش آن‌ها که مورد پسند بسیاری از دانشجویان نیز بود، این سه استاد از اعمال سلیقه‌ای قانون‌های کمی وزارت علوم در مورد خود نیز گلایه دارند و معتقد هستند در حالی دانشگاه حکم اخراج آن‌ها را به واسطه انتشار تعداد کم مقاله در دوران ۵ سال اول تدریس صادر و از تبدیل وضعیت آن‌ها امتناع کرد که بسیاری از اساتید با فرصت‌های بیشتر و طولانی تری برای تبدیل وضعیت رو به رو می‌شوند.

محمد علی مسندی، پدر حامد و علیرضا مسندی که خود نیز از اعضای هیأت علمی با سابقه این دانشگاه است، در مورد شرایط پیش آمده برای فرزندانش و نیز یکی دیگر از اساتید اخراجی این دانشگاه به رسانه‌ها گفت: متأسفانه وزارت علوم سیاست کمیت را جایگزین کیفیت کرده از این رو ما اگرچه امروز از نظر رتبه علمی در جهان بیستم و در جهان اسلام اول هستیم، اما از بعد کیفیت در رتبه صدم قرار داریم و این در حالی است که اسرائیل نوزدهم است. 

وی افزود: رئیس دانشکده‌ای را که بنده در آن حضور دارم بعد از هفده سال تبدیل وضعیت کرده اند با این وجود بنده از آقای شریعتی نیاسر (معاون وزیر) گلایه دارم که چگونه این فرد توانسته است بعد از هفده سال تبدیل وضعیت شود، ولی حامد و علیرضا مسندی را تبدیل وضعیت نکردند در هر حال بی عدالتی در تمام زمینه‌ها وجود دارد. 

مسندی با با بیان اینکه هیچ نهادی وجود ندارد که تخلفات وزارت علوم را بررسی کند تصریح کرد: مثلا در قضیه علیرضا و حامد مسندی قرار بود که یک نفر به عنوان بازرس از تهران به دانشگاه شیراز بیاید با این وجود فردی به نام آقای کمری مامور این کار شد و این در حالی بود که این فرد از دوستان آقایان در دانشگاه شیراز بود.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه دانشگاه باید در کشور مسائل کشور را حل کند، اما کار آقایان فقط این است که مقاله تولید کنند تصریح کرد: در جلسه‌ای که با حضور دوازده نفر از اعضای هیئت علمی رسمی دانشگاه شیراز برگزار شد به آن‌ها گفته بودند که می‌گویند با علیرضا و حامد مسندی و آقای حقدل مخالف هستند با این وجود چه کسی از این اساتید جرات می‌کرد این نامه را امضا نکند.

مسندی تصریح کرد: حقوق ماهیانه حامد مسندی زمانی که در آمریکا حضور داشت معادل ۳۰ میلیون تومان بود، اما وقتی که به ایران برگشت با حقوق ۲ تا ۳ میلیون در دانشگاه شیراز تدریس می‌کرد و نسبت به این موضوع هم یک بار اعتراض نکرد، چون معتقد بود باید کار کند.

وی با اشاره به حضور برخی افراد مستقل در هیئت جذب دانشگاه شیراز گفت: این افراد بارئیس دانشگاه شیراز همراه نیستند با این وجود آن‌ها اعلام کردند که علیرضا و حامد می‌توانند تا پنج سال به کار خود در دانشگاه شیراز ادامه دهند، اما وقتی که حکم هیأت جذب به دانشگاه ابلاغ شد درسی به این اساتید اختصاص ندادند. از این رو بنده نزد معاون آموزشی رفتم و به او گفتم مگر حکم هیأت جذب لازم الاجرا نیست؟

پدر این دو استاد اخراجی در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: در هر حال دانشگاه پس از حکم هیأت جذب برخی دروس غیر تخصصی را به حامد و علیرضا مسندی اختصاص داد، اما آن‌ها این کار را خیانت دانستند و حاضر به تدریس این دروس نشدند که به جرم استنکاف از دستور در اسفند سال ۹۶ دانشگاه آن‌ها را اخراج کرد.

وی افزود: درس پلاسما که توسط آقای حقدل در دانشگاه شیراز تدریس می‌شود در هیچ کدام از دانشگاه‌های ایران ارائه نمی‌شود. همچنین درس ادغام داده‌ها که توسط علیرضا مسندی و درس بهینه سازی خطی و غیرخطی توسط حامد مسندی در دانشگاه شیراز ارائه می‌شده اند تاکنون کسی نتوانسته این دروس را ارائه دهد.

سخنانی که پدر دو استاد اخراجی دانشگاه شیراز که خود نیز یکی از اساتید این دانشگاه است، مطرح می‌کند تقریباً مشابه مواضعی است که دیگر اساتید اخراجی دانشگاه‌های بزرگ کشور نیز به آن تأکید دارند.

با اینحال وزارت علوم هیچگاه موفق نشد در فضایی روشن و شفاف و با وساطت اساتید و متخصصین بی طرف به این مسئله ورود کرده و به صورت روشن دو طرف ماجرا را قانع و رأی عادلانه‌ای صادر کند.

در این شرایط که وزارت علوم در برابر تصمیم‌های دانشگاه‌ها منفعل عمل می‌کند، برای اساتید اخراجی چاره‌ای جز مراجعه به دادگاه و شکایت قضایی باقی نمی‌ماند. اما در این فضا نیز طرف حساب آن‌ها از یک طرف مقام قضایی حکم دهنده‌ای است که چندان به جزئیات و ریزه کاری‌های هیأت علمی و تدریس اشرافیت ندارد و از طرفی نیز طرف حساب آن‌ها نماینده حقوقی دانشگاه است که هم به موارد حقوقی مسلط است و هم به ریزه کاری‌های هیأت علمی اشرافیت کامل دارد.

برای مثال قاضی دادگاه هنگام صدور حکم به رخداد‌های نهایی توجه می‌کند و دیگر به برخی ریزه کاری‌ها مبنی بر عدم ارائه درس تخصصی به اساتید، عدم ارائه پایان نامه و رساله به آنها، ایجاد فشار سنگین روانی بر آن‌ها در طول چند سال متمادی و... توجه نمی‌کند.

نتیجه اینکه همیشه در جنگ و جدال میان اعضای هیأت علمی‌ها و روسای دانشگاهی این مسئولان دانشگاه هستند که پیروزند و اینجا بزرگ‌ترین مغلوب قائله نه این اساتید اخراجی بلکه عدالتی است که زیر چکمه‌های بی عدالتی له می‌شود.
آخرین ویرایش: 1397/05/09
 
 
 
دیدگاه خود را بیان کنید.