چو ايران نباشد تن من مباد

چو ايران نباشد تن من مباد

جهان پُر ز بد خواه و پر دشمن است
همه مرز ما جاي اهريمن است
نه هنگام آرام و آسايش است
نه روز درنگ است و آرايش است
دريغ است ايران كه ويران شود
كنام پلنگان و شيران شود
همه جاي جنگي سواران بُدي
نشستگه شهرياران بُدي
« كنون ، جاي سختي و جاي بلاست
نشستگه تيز چنگ اژدهاست»
« چو ايران نباشد تن من مباد
بر اين بوم و بر ، زنده يك تن مباد »
چنين گفت موبد كه مُردن بنام
به از زنده ، دشمن بر او شادكام
همه سر به سر تن به كشتن دهيم
از آن به كه كشور به دشمن دهيم

آخرین ویرایش: 1394/04/20
 
 
 
دیدگاه خود را بیان کنید.
 
ADMIN
01:01 - 1395/01/31
0
منبع:

شاهنامه فردوسی