همواره «گفتن» از «نوشتن» آسانتر بوده، چون...
در این مجموعه کوچک، سعی نگارنده بر آن است که نکات مهم در ویرایش متن و زبان فارسی را به شکلی جامع و کامل تدوین کند. نکات اصلی در هرگونه ویرایش، شناخت رسمالخطی یکدست و پیراسته، مطابق دستور زبان فارسی است. همچنین شناخت نشانههای سجاوندی که موجب آسانخوانی و درستخوانی متن میشود و پس از آن ویرایش زبانی.
در بخش ویرایش زبانی آنچه مهم است آشنایی با دستور زبان فارسی است. بیشک بیان همه نکات دستور زبان در این جزوه کوچک نمیگنجد، بنابراین پیشنهاد نگارنده آن است که خواننده پیش از ورود به این بخش، با استفاده از کتب مختلفی که در دستور زبان فارسی نگاشته شده است ذهن خود را آماده سازد.
در پایان این بخشها که به دنبال هم در «تابناک با تو» خواهد آمد، فرهنگ کوچک درستنویسی ضمیمه شده است. لازم است در اینجا نکتهای را اضافه کنم؛ اگرچه من از این بخش با عنوان «ضمیمه» نام بردهام، این بدین معنا نیست که این بخش مربوط به کار ویراستاری نیست، چه اینکه درستنویسی از اصلیترین اصول ویرایش زبانی است. این بخش مربوط به تسامحات و اشکالات زبانی در نگارش فارسی است که در زبان گفتاری ما نیز مؤثر بوده است. لطمهای که امروز این تسامحات به زبان فارسی زده، جبرانناپذیر است. بنابراین باید به این بخش توجه بیشتری شود. بیشک رعایت درستنویسی و درستگویی به جنگ بیهوده بر سر رسمالخط ارجح است.
امید است در این مجموعه کوچک در حد امکان خویش به پیرایش زبان اصیل و مادری خود و مردمان این خاک و بوم مدد رسانده باشم.
بخش نخست: مقدماتی در نگارش و ویرایش
زبان نوشتار، همچون دیگر انواع زبان، وسیلهای است برای انتقال پیام؛ پیامی که در آن افکار و عواطف نویسنده ـ که نقش گوینده آن زبان را ایفا میکند ـ نهفته است. در عصر حاضر با توسعه صنعت و چرخه زندگی اجتماعی بشر، «نوشتن» و «نوشته»ها از جمله لوازم جداییناپذیر زندگی آدمی شده است.
به مدد این هنر و فن ارتباطی، در طول قرون متمادی، افکار، عقاید، دانش، فنون و هنرهای گونهگون به ثبت رسیده و نسل به نسل منتقل شده است. نوشتهها، باتوجه به نیاز نویسنده، زمینه و مخاطب اثر، خود را در قالب آثار مختلف همچون شعر، داستان، مقاله، گزارش ، خبر و ... نشان دادهاند.
همواره «گفتن» از «نوشتن» آسانتر بوده است. وقتی مخاطب روبهروی ما، حیّ و حاضر به صدا و زبان ما گوش میسپارد، بیشک بیان مطلب مورد نظر برای گوینده سادهتر خواهد شد. گوینده، مخاطب خود را می-شناسد و به همه مطالبی که او به شنیدن آن نیازمند است، وقوف کافی دارد. اگر ابهامی، سخنش را مختل کند به مدد خود مخاطب آن را برطرف میکند. میتواند در سخنش حاشیهروی کند، به مطالبش شاخ و برگ دهد، از مجرایی به مجرای دیگر گریز بزند، خود را پایبند روش و نظم و نسق نکند. میتواند خطاهای گفتاریاش را اصلاح کند، بدون آن که محدودیتی در کاربرد زبان داشته باشد. اما نویسنده چنین اقبالی ندارد؛ او با مخاطب یا مخاطبانی روبهروست که آنها را نمیشناسد، از سلایق و علایق آنها آگاه نیست و باید آنگونه بنویسد که متن او هیچ ابهام و تعقیدی نداشته باشد و همه نیازهای احتمالی خواننده را برطرف کند، زیرا دیگر فرصتی برای رفع ابهام وجود ندارد. او مجبور است خود را به قواعد زبان مقیّد کند تا پس از نگارش نیازی به اصلاح نداشته باشد.
«نوشتن»، محصول تجربه، تعمق و تفکر است. یک نویسنده خوب، تنها با مطالعه و تمرین میتواند نوشتهای خوب خلق کند و این امر در گرو آن است که او ویژگیهای یک نوشته خوب را بشناسد؛ باید بداند که نوشته خوب، از حیث مفهوم و محتوا پاسخگوی خواننده است و به لحاظ نگارش، ساده و روان و به دور از ابهام و تعقید؛ با وجود تناسب و ارتباط معنایی، از وحدت موضوع برخوردار است؛ خالی از حاشیهروی، مقدمهچینی بی-مورد و اطناب و تطویل است؛ قواعد املایی، دستوری و نشانهگذاری در آن بدرستی رعایت شده و خواننده به دور از هرگونه سردرگمی با آن ارتباط برقرار میکند.
«نویسندگی»، یعنی فن و مهارت، و هر مهارتی مستلزم تمرین و ممارست است و نیز مطالعه و تجربه. تنها با نوشتن و مدام نوشتن است که نویسنده، «نویسنده» میشود. این موضوع را میتوان در تجربه کاری نویسندگان بزرگ جست. تفاوت آثار اولیه آنها با آثار پسینشان، کاملاً بیانگر این امر است. نویسندگان، تنها به کمک تجربه و تمرین به آرمانهای والای نویسندگی دست یافتهاند؛ اگرچه در این میان نمیتوان از نبوغ و استعداد ذاتی آنها چشم پوشید.
تابناک با تو
تابناک با تو